بستر بیماری

ساخت وبلاگ
محبّت  نیاید زسینه ام محیا,

اگر کُشند به تیغ و کَشند بر دارم

به روزگار هم که برانی مرا زخویش محیا

از این که نام تو بردم به تو بدهکارم

من و محبّت محیا حیف حیف از محیا

تو و رفاقت من، خواب یا که بیدارم؟

بستر بیماری...
ما را در سایت بستر بیماری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahya3459 بازدید : 109 تاريخ : شنبه 24 آذر 1397 ساعت: 13:30

محیا, جان من وصله ناجور به دامان توام
از بسکه بدم ننگ  عشاق توام
اما تو زبسکه لطف داری با من
بیش از همه شرمنده, احسان توام

بستر بیماری...
ما را در سایت بستر بیماری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahya3459 بازدید : 121 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 0:45

آ

محیا, جان نقدر ذهنم را درگیر خودت کرده ای …
که دیگر حتی نمیتوانم مضمون تازه ای پیدا کنم
حالا حق میدهی
در شعرهایم
به همین سادگی بگویم
” دوستت, دارم, ” ؟

بستر بیماری...
ما را در سایت بستر بیماری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahya3459 بازدید : 114 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 0:45

 محیا ی من :ساده مي گويم عزيزم دل بريدن ساده نيست

چشمهاي مهربانت را نديدن ساده نيست

از زمان رفتنت خورشيد را گم كرده ام

ناله, هاي ابر را هرشب شنيدن ساده نيست

بستر بیماری...
ما را در سایت بستر بیماری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahya3459 بازدید : 113 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 0:45

محیای من :عاشقم باش و کنارم بمان

بگذار آوازه ی عشقمان چنان در شهر بپیچد که روسیاه شوند

آنها که بر سر جداییمان شرط بسته اند

بستر بیماری...
ما را در سایت بستر بیماری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahya3459 بازدید : 141 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 0:45

محیای من :انقدر ذهنم را درگیر, خودت کرده ای …
که دیگر حتی نمیتوانم مضمون تازه ای پیدا کنم
حالا حق میدهی
در شعرهایم
به همین سادگی بگویم
” دوستت دارم ” ؟

بستر بیماری...
ما را در سایت بستر بیماری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahya3459 بازدید : 116 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 0:45